مجموعه مطالبی که درباره گز انگبین در کانال تلگرامی گز جامی منتشر شده و در اینجا بازنشر میشود:
با سپاس از پژوهشگر گرامی، آقای محسن محرابی که یادداشت زیر را برای گز جامی ارسال کردند:
«گزانگبین» که در منابع مختلف تحت عناوین «گز خوانسار»، «شهد پارسی» و به تعبیر درستتر «انگبین گون» نام برده شده است، از نظر شیمیایی نوعی «مانِ» (Manna)* گیاهی محسوب میشود که توسط حشرهی پسیل گز از خانوادهی (Psyllidae) با نام علمی (Cyamophia astragalicola) که سابقاً به (C. Dicara) شناخته میشده و در اثر تغذیهی آن از شیرهی گیاه گون، مادهای موسوم به (Astragalus adscendens) حاصل میشود. در حقیقت پورههای** پسیل عامل اصلی تولید این مادهی مهم و ارزشمند محسوب میشوند؛ بهطوریکه پس از تغذیه از شیرهی گیاه گون و سپس جذب پروتئینها و موّاد مورد نیاز، باقیماندهی موّاد مازاد بر نیاز خود را که عمدتاً موّاد قندی هستند از انتهای بدن خود و بر روی سرشاخههای گیاه میزبان دفع میکند.
امّا گفته میشود یکی از دلایلی که باعث کاهش جمعیت حشرهی پسیل گز و نابودی تقریبی آنها شده است، در مشکلاتی بوده که هنگام برداشت یا بهرهبرداری از محصول بهوجود آمدهاند. با بررسیهایی که بهعمل آمده است، مشخص گردید که سابقاً هنگام تکاندن یا چوبزنی به بوتهی گون، تعداد زیادی از پورههای پسیل به داخل دوال (یا سیله) یا ظرف جمعآوری ریزش میکردند، و این موجودات به دلیل ریزجثّه بودن و نداشتن بال و نیز صدماتی که در اثر الک کردن به آنها وارد میشد قادر به بازگشت روی گیاه نبودند و تقریباً همهی آنها از بین میرفتند. به غیر از چوبزنی و آسیبهای وارده بر حشرات گز و نیز گونها و بهرهبرداری بیرویه از گزانگبین، چرای دام، تغییرات اقلیمی یا آبوهوایی، آتشسوزی، آفات و...، در کاهش جمعیّت پسیل گز تأثیر زیادی داشتهاند. بنابراین عامل انسانی مهمترین و اصلیترین عامل کاهش جمعیّت حشرهی پسیل گز بوده است.
پینوشت:
* «مان» (Manna) مأخوذ از واژهی فرانسویِ (Manne) است که هر نوع موّاد خوشطعم و غلیظی را شامل میگردد که بهطور طبیعی یا بر اثر گزش نوعی حشرات و یا با ایجاد شکاف از تنهی بعضی درختان یا گیاهان میتراود.
** «پوره» واژهایست کهن در پارسی به معنی پسر و فرزند، و در زیستشناسی نیز به لارو و بچهی بعضی از حشرات گویند.
منابع:
- سیفاللهی، احمدرضا؛ گزانگبین (انگبین گون)، نشریهی ترویجی، اصفهان: سازمان جهاد کشاورزی استان اصفهان، ۱۳۸۳.
- فرهنگ فارسی عمید.
- Gerami, Bahram; "Gas of Khunsar: The Manna of Persia", New York: Economic Barony, 52 (2),1998.
انگبین های گیاهی مانند ترنجبین که مادهای است شیرین که به صورت شبنم روی گیاه حاج یا خارشتر یا خاربز مینشیند و شیرابههای برگ و ساقههای گیاه است که در نتیجه عمل حشرهای به طور طبیعی و با ایجاد شکاف به خارج تراوش میشود.
گز انگبین که توسط پشه مخصوص از خانواده پسیلا روی گون های گز فراوری می شود هرجند جزو انگبین های گیاهی است ولی به اعتقاد بیشتر محققان توسط حشره هم فرآوری می شود و برای همین خواص معجزه بخش فراوانی دارد.
آیاتی از قرآن کریم که به فروفرستادن گزانگبین به عنوان خوراکی پاک اشاره دارد:
فرازی از آیه 57 سوره بقره:
وَأَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ ۖ كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ
و بر شما «گزانگبين» و «بلدرچين» فرو فرستاديم؛ [و گفتيم «از خوراكيهاى پاكيزهاى كه به شما روزى دادهايم، بخوريد.»
فرازی از آیه 160سوره اعراف
وَأَنزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ ۖ كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ ۚ
و گزانگبين و بلدرچين بر ايشان فرو فرستاديم. از چيزهاى پاكيزهاى كه روزيتان كردهايم بخوريد
فرازی از آیه 80سوره طه
وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ
و بر شما ترنجبين و بلدرچين فرو فرستاديم.
گز انگبین قسمت ۱
✍️نحوه بهره برداری گز انگبین به روش سنتی که طبق گزارش یک سفرنامه نویس اروپایی دست کم ۲۰۰سال قدمت دارد:
روش چوبزنی: ساکنان مناطق گز خیز مانند خوانسار و فریدن و عشایر و سایر بهرهبرداران با استفاده از وسایل سادهای که خودشان با بهرهگیری از مصالح طبیعی درست کردهاند اقدام به ضربهزنی و یا به اصطلاح چوبزنی میکنند.
هنگام بهرهبرداری، یک چوب دایره شکل بزرگ که با پوست گوسفند یا چیزهای مشابه شبیه به یک قاشق بزرگ شده را در زیر سرشاخههای بوته گون نگاه میدارند و با چوب دستی که سر آن بشکل دایره یا بیضی شبیه راکت تنیس است روی شاخهها به آرامی ضربه میزنند.
پس از آن برای جداسازی و تا حدودی خالص کردن مواد بهرهبرداری شده با استفاده از کم یا الکی که از جنس پوست گوسفند یا آهو است و اغلب توسط کولی ها ساخته می شد، چندین بار آن را غربال می کنند.
ظرف جمع آوری گز در گویش خوانساری: کمسیل - در گویش لری: دوال یا سیله
چوب ضربه زدن به گون در گویش خوانساری: خیزرون - در گویش لری: اربه کودی یا کوبه
قسمت1
نوشته معلم گرامی استاد #محمد_صانعی
همان طور که ازبین صدها نوع زنبور یکی عسل تولید میکند یا از تارهای هزاران نوع پروانه جنس یکی ابریشم است، از بین انواع حشرات یکی به نام علمی (پسیلا) برای نوزادان خود همچون زنبورعسل غذایی آماده میکندکه به مذاق ما خوش آمده نام انگبین بدان نهاده ایم. دوستان همیارمحیط زیست که به حق تلاش درحفظ آن میکنند و اگر فرصت شد دراین مورد صحبت خواهیم کرد. اضافه کنم انگبین برخلاف تصور بر اثر برداشت بی رویه یا زودتر از موعد ازبین نرفت مثل (موسیر. خین. کما. انواع سبزیهای کوهی .زرین گیاه. بن سرخ یا بسر و...)؛ حشره ای که انگبین تولید می کرد به هر علتی شاید جهش (موتاسیون) یا تغییرشرایط اقلیمی یا هرچه که کارشناسان بگویند (هر چند در این 30وچند سال نفهمیدند) از بین رفت.
بگذریم این حشره روی ساقه ی گون مخصوص که به همین دلیل به گون گز مشهورشد (از نظر ظاهر با گون بزی فرقی نمیکند، اما شاید برای آن حشره چرا) تخم ریزی کرده احتمالا زیر پوسته و بعد برای زمانی که از تخم درمیآید غذا داشته باشند این غذا که بصورت نخهای نازک وسفیدرنگ توسط همان حشره دور تادور ساقه ی گون تولید میشد که همان انگبین است و در مقابل هوای گرم خاصیت چسبندگی پیدا میکرد. به همین خاطر نمیشد زودتر از موعدی که به اصطلاح زمان گز تکونی بود (20شهریورتا15مهر) گز برداشت کرد.
برای این کار4وسیله نیازبود:
⚪️ 1-کم(الک)
????2-کمسیله(ابزارچوبی شبیه راکت تنیس4'5برابر)که توسط پوست دباغی شده جهت سبکی مثل یک ملاقه ی بزرگ و
????3-اربکودی(کسره ی الف و ب)که مثل کفگیرچوبی سری گرد چند قطری و دسته ای حدود یک متری
????4-کیسه ای از جنس قدک یادویت.
مجموع این وسایل شایدبه2کیلونمیرسید. بهترین موقع در همان زمانی که عرض کردم صبح زود یا غروب آفتاب. برای اینکه این رشته های چسبناک و شیرین خود را ازساقه رها میکرد. ابتدا کمسیله رازیربوته ی گون نگه داشته به آرامی با اربکودی روی گون ضربه زده انگبین ها همراه بامقداری برگ و تیغ داخل کمسیله ریخنه سپس باالک که توسط قلابی به کمر آویخته باشیوه ای مخصوص سرند کرده داخل کیسه که ان هم به کمر آویخته بود، میریختند. دراین مدت حدود1ماه شب و روز درمنطقه میماندند و شخصی یا به نوبت سور و سات گروه را با آمدن به شهرتامین میکرد. در گلستانکوه کله ی گزتکونا به سمت جاده ای که به تله میرفت جاییکه اولین قنات و استخر کوچک آن سمت راست رودخانه بغل کمرا (صخره) آثار سنگ چین آن مشخص است قبل از اصلاحات ارضی مناطق مختلف بنچاق داشت و حد و حدود مشخص بود. بعد از آن دولت به مزایده میگذاشت، مثلا کارشناس قبل ازشروع اوایل شهریور (هرز) میکرد.به طورمثال گردنگاه 2خروار، حسین آباد و ده رجب 3 خروار، گلسنانکوه و کاسون 5خروار و الی آخر. یعنی برنده ی مزایده مقدارتعیین شده رابه دولت و مابقی از آن خودش بود. معمولا کارشناس کمترازمقدار هرز میکرد البته توصیه و اعمال نفوذ دور از انتظارنبود.
درنوجوانی برای رفتن به شکار چه شبهایی که بااین افراد شوخ و بذله گو با معرفت همراه با گز خاکه (شبها روی سفره ای پهن میکردند تابه هم نچسبد مثل شکر) و حتی در آبگوشت میریختند، را به سحررساندیم و از راه دور ضربه هایی که گاهی برای خنده به پوست میزدند فراموش نشدنی است . ضمن اینکه برخی روزها غروب که ازکوه برمیگشتیم من کلاه خود رابرداشته روی آنرا گود میکردم و در مسیر زیر گون گرفته با چوب نازک ضربه زده خلاصه تا پایین کوه لقمه ای گیرمان میآمد. هنوز مزه ی انگبین خالص زیر زبانم هست به همین دلیل با اطمینان میگویم آن انگبین نه در خوانسار و نه هیچ کجای دیگر به عمل نمی آید. البته عسل انگبین هست چون زنبور شهد گل گون که فراوان هم هست استفاده میکند ولی خدارحمت کند پشه ی پسیلا [که بسیار کم شده است] انشا...بقیه درقسمت بعد.
(م.دشنه)
قسمت ۲
#پسیل_گز
با سپاس از آموزگار گرامی استاد #محمد_صانعی
وقتی علم به کمک تجربه میآید
سالها فکرمیکردم حشره ی پسیل یا پسیلا قادر به پرواز است اما با مطالعات متخصصین و دیدن شاخه ای از گون ناخودآگاه به پاسخ پرسش چندین ساله ام رسیدم. اوایل سال50بادوستی از آغوردره به سمت گلستانکوه میآمدیم به گز تکونهای سنگ سفیدی برخوردیم. ما را میشناختند، یکی گفت پسر احمد آقا دستمالد را بازکن قدری گز بریزم. ماکه هیچ وسیله ای با خود نداشتم بلوز سربازی دوستم را از تنش درآوردم و گفتم دستتون دردنکند. او هم کمسیله ی خود راپشت بلوزخالی کرد، نیم کیلویی میشد. دورش را جمع کرده خداحافظی کرده آمدیم سر قنات گلستانکوه. من ازدیدن آنهمه حشره که تقریبا مثل کرمهای کوچک وول میخوردند و جداکردنشان بیهوده، خلاصه سه انگشته هی گز هی جرعه ای آب. تازه فهمیدم که آن حشره ی بدبخت مولد گز بود وآن طریقه ی ضربه زدن با اربکودی چه زیانی به حشره بطورناخواسته وارد می کرد. کاش زمان به عقب برمی گشت تا من پبشنهاد میدادم صحرا را یک در میان استفاده کنند. مثلا امسال کاسون وتیزاب وگردنه و سال بعد گلستانکوه و تنگ و سال سوم حسین آباد و ده رجب تا حشره فرصت تولید مثل راداشته باشد،اما متاسفانه هم گز گرفتیم هم حشره را نابود کردیم هم لاروها که بدنیا میآمدند بی غذا گذاشتیم. واقعاکه چقدر زود دیر میشود. من اگر یکی از این حشرات را ببینم به سهم خود رسماَ ازاو عذرخواهی میکنم
واقعا.
اشاره کاپیتان ادوارد فردریک (سیاح اروپایی که در دوران قاجار به ایران سفر کرده بود) به گزانگبین و نظر مردم خوانسار درباره گزانگبین در سال 1813 (205سال پیش). فردریک همانند مردم خوانسار اعتقاد داشت که گز اانگبین توسط حشره فراوری می شود.
Captain Edward Frederick, a traveler to Persia in 1813, made the following comments regarding his experiences with gaz-angobīn: “The shrub on which the gez is found is called gavan with a striking resemblance to the broom,and underneath we saw the gez spread all over the tender branches like white uneven threads, with innumerable little insects creeping slowly about. These little creatures appeared to derive their subsistence from the leaves and young bark of the bush they inhabit. The inhabitants of Kunsar were decidedly of opinion that this curious substance is the production of these diminutive animals, as neither the insects nor the gez are found on any other tree in the neighborhood; I looked upon [gaz] as unquestionably an animal production.”
انگبينها مواد شيريني هستند كه به طور طبيعي بهصورت صمغيشكل روي درختچههاي خاردار و گیاهانی ویژه تشكيل ميشوند. اين مواد از ديرباز به عنوان داروي شفابخش و اكسيري براي جوان ماندن و طول عمر و غذاي مقوي براي تندرستي و شادابي استفاده ميشدهاند. امروزه نيز بهجاي شكر و قند مصنوعي از انگبينها در گزهاي اصيل استفاده ميشود. به طور كلي همه انگبينها داراي ويتامينهاي مختلف، املاح معدني، قند، الكل و لعاب هستند. اين مواد بسيار خنك و مقوي بوده و سرشار از ويتامين D و كلسيم هستند، بنابراين براي معالجه و پيشگيري نرمي استخوان اثري نيكو و موثر دارند. اين مواد به مقدار كم ملين و به مقدار زياد مسهل هستند، بنابراين از يبوست و بواسير جلوگيري ميكنند و مهمترين و بهترين مسهل براي اطفال و سالخوردگان بهشمار ميروند. انگبينها حرارت و التهاب دروني را تسكين ميدهند و چون وارد دهان ميشوند عطش را برطرف ميكنند. همچنين سينه و گلو را نرم كرده و سرفه را تسكين ميدهند. انگبينها ضدعفوني كننده پوست بوده و رنگ چهره را باز ميكنند. اين مواد شيرين به دليل دارا بودن الكل، خاصيت ضدعفونيكننده دارند و ميكروبها و قارچها را از بين ميبرند. همچنين انگبينها داراي چندين نوع آنتيبيوتيك هستند كه براي انسان هيچگونه ضرري ندارند. اين مواد به علت داشتن اشعه راديواكتيو اثر داروها را چند برابر ميكنند، ميكروبهاي بيماري را از بين ميبرند، به دليل دارا بودن عوامل زنده از مسموميتهاي غذايي جلوگيري ميكنند. بهترين دوست كبد و دافع بيماريهاي مربوط به آن و بيماريهاي عفوني هستند. انگبينها به علت وجود منيزيم از سرطانها پيشگيري و از پيشرفت آن جلوگيري ميكنند. شيريني آنها نهتنها براي دهان و دندان مضر نيست، بلكه دندانها را سفيد و لثهها را محكم ميكنند. اين مواد كمبودهاي غذايي را جبران و ترشحات غدد داخلي و بزاق را تعديل كرده و مويرگها را باز و از سكته قلبي جلوگيري ميكنند و براي رفع ضعف جسماني، دلدرد، بيماريهاي گوارشي، درمان قطعي زخم معده، كماشتهايي و بيخوابي مفيد هستند.
منبع: کتاب زبان خوراکی ها نوشته دکتر جزایری